مقایسه تطبیقی میزان اعتماد مخاطبین نسبت به 2 شبکه خبر و (bbc) فارسی

سلام به خوانندگان بزرگوارم قصد دارم تحقیقی را که درخصوص مقایسه مخاطبین شبکه خبر وبی بی سی(bbc) فارسی انجام داده ام را تقدیم شما عزیزان بکنم به همین منظور روزانه بخش هایی از این تحقیق را تقدیم میکنم.

چکیده تحقیق(شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده):

هدف اصلی این پژوهش  "مقایسه تطبیقی میزان اعتماد مخاطبین نسبت به 2 شبکه خبر و (bbc) فارسی" می باشد. عملکرد رسانه های نوظهور فارسی زبان از جمله بی بی سی، خبر از سرمایه گذاری مدیران این رسانه ها در حوزه جنگ نرم است. اهداف اعلامی این شبکه متعدد و متنوع است و برخی از مهمترین نمونه های آن عبارتند از: پاسخ به نیاز مخاطبان، شکست انحصار تهران در پخش تلویزیونی، پر کردن خلاهای رسانه ای، پدید آوردن معیارهای نو در عرصه پخش برنامه های تلویزیونی به زبان فارسی. (محمدخانی ملکوه،299) اگر چه امروزه انتشار اطلاعات و اخبار در شبکه های مختلف تلویزیونی، نسبت به دیگر رسانهها، سرعت و اهمیت فزاینده ای یافته است اما این، اعتماد بی قید و شرط مخاطب را تضمین نمیکند، شبکه خبری چه داخلی باشد و چه خارجی، در صورتی مخاطب خود را حفظ و اعتماد آن را جلب می کند که در عملکرد خود، حرفه ای بودن را اساس قرار دهد. روش این تحقیق پیمایشی و ابزار اندازه‌گیری پرسشنامه بوده است. جامعه آماری این پژوهش را شهروندان شهر تهران تشکیل می‌دهند که تعداد آنها ۸،۴۲۹،۸۰۷  نفر است. در این پژوهش از روش نمونه گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای استفاده شده است. در این تحقیق، حجم نمونه براساس فرمول کوکران 384 نفر محاسبه گردید.یافته های تحقیق نشان داد که استفاده از سانسور در شبکه خبری BBC فارسی کمتر از شبکه خبر است لذا افرادی که معتقد بودند استفاده از سانسور در شبکه خبری BBC فارسی  کم است اعتماد بیشتری به این شبکه داشتند و افرادی که معتقد بودند استفاده از سانسور در شبکه خبر زیاد است اعتماد کمی به این شبکه داشتند. استفاده از منبع خبری معتبر/ صحت خبر/ سرعت انتشار اخبار در شبکه خبری  BBCفارسی بیشتر از شبکه خبر است افرادی که معتقدند شبکه خبری BBC فارسی از منبع خبری معتبر استفاده می کند اعتماد بیشتری به این شبکه داشتند و افرادی که معتقدند شبکه خبر از منابع فوق استفاده چندانی نمی کند اعتماد کمتری به این شبکه داشتند

 

تحلیلی خواندنی از وضعیت دنیای امروز و مسائل پیش امده بین ایران و عربستان

ت

1– ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ 40 ﺳﺎﻝ ﻗﺒﻞ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﻧﻔﺘﯽ ﺍﻭﭘﮏ ﺑﺎﻻ ﺭﻓﺖ. ﺷﺎﻩ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺯﺭﺍﺩﺧﺎﻧﻪﻫﺎﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﺩﺍﺩ. ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﺑﻌﺪ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺷﺪ ﻭ ﺛﺮﻭﺕ ﺷﺎﻩ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﺯﺭﺍﺩﺧﺎﻧﻪﺗﺶ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﻧﻘﻼﺑﯿﻮﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺍﻓﺘﺎﺩ. ﻋﺮﺍﻕ ﯾﮏ ﺳﺎﻝ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻋﺮﺽ 8 ﺳﺎﻝ ﺑﻨﺎ ﺑﻪ ﺍﺫﻋﺎﻥ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ ﯾﮑﺼﺪ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﺩﻻﺭ ﺑﻪ ﮐﺸﻮﺭ ﻣﺎ ﺧﺴﺎﺭﺕ ﻭﺍﺭﺩ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺯﯾﺮﺳﺎﺧﺘﻬﺎﯼ ﻣﺎﺭﺍ ﻧﺎﺑﻮﺩ

ﮐﺮﺩ. ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺩﻭﻣﯿﻦ ﻗﺪﺭﺕ ﻧﻔﺘﯽ ﺍﻭﭘﮏ ﺑﻮﺩ. ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﺍﯾﺮﺍﻥﺩﺭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺑﻠﻮﮐﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ.

2 – ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﻨﮓ، ﻋﺮﺍﻕ ﺑﻨﺎ ﺑﻪ ﺍﺩﻋﺎﯼ ﺧﻮﺩﺵ 30 ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﺩﻻﺭ ﺑﺪﻫﯽ ﺑﺎﻻ ﺁﻭﺭﺩ. ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 69 ﯾﻌﻨﯽ ﮐﻤﯽ ﭘﺲ ﺍﺯ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺟﻨﮓ ﺑﺎ ﺍﯾﺮﺍﻥ،ﻋﺮﺍﻕ ﺑﻪ ﮐﻮﯾﺖ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺁﻥ ﮐﺸﻮﺭ ﺭﺍ ﺍﺷﻐﺎﻝ ﻧﻤﻮﺩ. ﺑﻌﺪﺍً ﺍﺳﻨﺎﺩﯼ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﺷﺪ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺩﺭ ﺗﺤﺮﯾﮏ ﺻﺪﺍﻡ ﺣﺴﯿﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻤﻠﻪ ﺑﻪ ﮐﻮﯾﺖ ﺑﯽﻧﻘﺶ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﮐﻮﯾﺖ ﻗﺪﺭﺕ ﺷﺸﻢ ﺍﻭﭘﮏ ﺑﻮﺩ.

3 – ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﻃﯽ ﺩﻭ ﺣﻤﻠﻪ، ﻧﻬﺎﯾﺘﺎً ﺯﯾﺮﺳﺎﺧﺖﻫﺎﯼ ﻋﺮﺍﻕ ﺭﺍ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺻﺪﺍﻡ ﺣﺴﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﯾﺮﮐﺸﯿﺪ ﻭ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﮐﺸﻮﺭﯼ ﻭﯾﺮﺍﻧﻪ ﺑﺮﺟﺎﯼ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﺻﺪﻫﺎ ﻫﺰﺍﺭ ﻧﻔﺮ ﮐﺸﺘﻪ. ﻣﯿﻠﯿﻮﻧﻬﺎ ﻧﻔﺮ ﺷﻬﺮﻭﻧﺪﯼ ﮐﻪ ﺗﺠﺮﺑﻪﯼ ﺁﻭﺍﺭﮔﯽ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﻫﻢ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺟﻨﮓ ﺑﺎ ﺑﺪﺗﺮﯾﻦ ﻧﻮﻉ ﺗﺮﻭﺭﯾﺴﻢ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻣﻌﺎﺻﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻋﺮﺍﻕ ﺳﻮﻣﯿﻦ ﻗﺪﺭﺕ ﺍﻭﭘﮏ ﺍﺳﺖ.

4 – ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺳﺎﺯﯼ ﮐﺮﺩ . ﺩﺭ ﺩﻭﺭﻩﯼ ﺧﺎﺗﻤﯽ ﺻﻨﺪﻭﻕ ﺫﺧﯿﺮﻩﯼ ﺍﺭﺯﯼ ﮐﻪ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﻣﺎﺯﺩ ﻓﺮﻭﺵ ﻧﻔﺖ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﻤﻊ ﻣﯽﺷﺪ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﺷﺪ. ﺍﯾﻦ ﺻﻨﺪﻭﻕ ﺑﺎ ﻧﻘﺪﯾﻨﮕﯽ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩﻫﺎ ﺩﻻﺭ ‏(ﺭﻗﻢ ﺩﻗﯿﻖ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﻢ‏) ﺑﻪ ﺩﻭﻟﺖ ﺍﺣﻤﺪﯼﻧﮋﺍﺩ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪ. ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻗﯿﻤﺖ ﻧﻔﺖ ﺑﺎﻻ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺩﻭﻟﺖ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﻫﺸﺖ ﺳﺎﻝ ﺩﻭﻟﺖ ﺍﺻﻮﻟﮕﺮﺍﯾﺎﻥ ﺍﺯ ﻧﻔﺖ ﻭ ﮔﺎﺯ ﻭ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﺣﺪﻭﺩ 800 ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﺩﻻﺭ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩ ﺷﺪ. ﺩﺭ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﻟﺖ، ﮐﺸﻮﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﺎ ﺑﺪﺗﺮﯾﻦ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩ ﻣﻌﺎﺻﺮ ﻭ ﺧﺰﺍﻧﻪﯼ ﺧﺎﻟﯽ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺣﺴﻦ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ ﺷﺪ. ﺩﻭﻣﯿﻦ ﻗﺪﺭﺕ ﺍﻭﭘﮏ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﺎﺭﭘﻠﻪ ﮔﺰﯾﺪﻩ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺗﻪ ﺟﺪﻭﻝ ﺳﻘﻮﻁ ﮐﺮﺩ. ﻣﺎ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﭘﺮﻭﻧﺪﻩﯼ ﻫﺴﺘﻪﺍﯼ ﺷﺪﯾﻢ. ‏(ﺳﻨﺎﺭﯾﻮﯼ ﺑﺮﺁﻣﺪﻥ ﺍﺣﻤﺪﯼﻧﮋﺍﺩ ﺭﺍ، ﺁﻧﮕﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﻣﯽﺍﻧﺪﯾﺸﻢ، ﺷﺎﯾﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﻧﻪ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ‏).

5 – ﺍﯾﻦﺑﺎﺭ ﻧﻮﺑﺖ ﻟﯿﺒﯽ ﺑﻮﺩ. ﻗﺪﺭﺕ ﻫﺸﺘﻢ ﺍﻭﭘﮏ. ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻗﺬﺍﻓﯽ ﺩﯾﮑﺘﺎﺗﻮﺭ ﺳﺮﻧﮕﻮﻥ ﺷﺪﻩﯼ ﻟﯿﺒﯽ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺩﻭﺭﻩﯼ ﺯﻣﺎﻣﺪﺍﺭﯼﺍﺵ ﺛﺮﻭﺕ ﻫﻨﮕﻔﺘﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﻻﺭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﻭ ﻃﻼ ﺍﻧﺪﻭﺧﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺧﯿﻠﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻗﺪﺭﺕ ﻫﺸﺘﻤﯽ. ﮔﺎﻩ ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺯﻣﯿﻨﻪ ﺍﻓﺴﺎﻧﻪﭘﺮﺩﺍﺯﯼ ﻫﻢ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﮔﺮﭼﻪ ﺍﺭﻗﺎﻡ ﺑﺎﻭﺭﻧﮑﺮﺩﻧﯽ ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﻋﯿﻦ ﺣﺎﻝ ﺯﯾﺎﺩ ﺍﺳﺖ. ﻟﯿﺒﯽ ﺗﻮﺳﻂ ﯾﮏ ﺍﺋﺘﻼﻑ ﺍﺭﻭﭘﺎﯾﯽ ﺑﺎ ﺳﻨﺎﺭﯾﻮﻧﻮﯾﺴﯽ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﺷﺪ. ﻫﻨﻮﺯ

ﻫﻢ ﻣﺸﺨﺺ ﻧﯿﺴﺖ ﺁﻥ ﺛﺮﻭﺕ ﻫﻨﮕﻔﺖ ﭼﻪ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻣﯽ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ .

6 – ﺩﺭ ﺍﻭﮐﺮﺍﯾﻦ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺭﻧﮕﯽ ﻣﺠﺪﺩﺍً ﺷﻌﻠﻪﻭﺭ ﺷﺪ. ﻣﮏ ﮐﯿﻦ ﺳﻨﺎﺗﻮﺭ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼﺧﻮﺍﻩ ﻭ ﺭﻗﯿﺐ ﭘﯿﺸﯿﻦ ﺍﻭﺑﺎﻣﺎ ﺑﻪ ﺁﻧﺠﺎ ﺭﻓﺖ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺗﻬﯿﯿﺞ ﮐﺮﺩ. ﺭﻭﺳﯿﻪ ﮐﺸﻮﺭ ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪ ﺗﻮﻟﯿﺪﮐﻨﻨﺪﻩﯼ ﻧﻔﺖِ ﻏﯿﺮﺍﻭﭘﮏ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺟﻨﮓ ﺷﺪ ﻭ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺟﻨﮕﯽﺍﺵ ﺩﺭ ﺍﻭﮐﺮﺍﯾﻦ ﺯﻣﯿﻨﮕﯿﺮ ﮔﺮﺩﯾﺪ ﻭ ﻧﻬﺎﯾﺘﺎً ﻣﺸﻤﻮﻝ ﺗﺤﺮﯾﻢ ﺍﺭﻭﭘﺎ ﻭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺷﺪ. ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﺣﯿﻦ ﻣﺪﯾﺮﻋﺎﻣﻞ ﺗﻮﺗﺎﻝ، ﻃﺮﻑ ﺍﻃﻤﯿﻨﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭ ﺭﻭﺳﯿﻪ ﻭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺷﺮﮐﺘﻬﺎﯼ ﻧﻔﺘﯽ ﺩﻧﯿﺎ ﺩﺭ ﻓﺮﻭﺩﮔﺎﻩ ﻣﺴﮑﻮ ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪ.

7 – ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺑﺎ ﺳﻨﺎﺭﯾﻮﯾﯽ ﺩﻗﯿﻖ ﺑﻪ ﺳﺮﻭﻗﺖ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﻏﻮﻝ ﻧﻔﺘﯽ ﺩﻧﯿﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻋﺰﻡ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﻏﻮﻝ ﻧﻔﺘﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﺎﯼ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ.

ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻣﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺟﻨﮓ ﯾﻤﻦ ﻭ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ، ﻧﻔﺖ ﺷﻞ ﺍﺳﺖ.

ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﮐﻪ ﺩﺭﺳﺖ ﺩﺭ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺭﯾﯿﺲﺟﻤﻬﻮﺭ ﭘﯿﺸﯿﻦ ﮐﺸﻮﺭ ﻣﺎ ﺻﺪﻫﺎ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﺩﻻﺭ ﺭﺍ ﺩﻭﺩ ﻫﻮﺍ ﮐﺮﺩ ﻣﻠﮏ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺧﺮﺩﻣﻨﺪ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﺻﺪﻫﺎ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﺩﻻﺭ ﺛﺮﻭﺕ ﺣﺎﺻﻞ ﺍﺯ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﻗﯿﻤﺖ ﻧﻔﺖ ﺭﺍ ﺍﻧﺒﺎﺷﺖ. ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﻣﻮﺳﺴﻪﯼ ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪ ﻭ ﻣﻌﺘﺒﺮ ﺩﺭ ﺣﻮﺯﻩﯼ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪﯼ ﺩﻗﯿﻘﯽ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﺣﮑﺎﻡ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻧﻔﺖ ﺷﻞ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺭﺍ ﺗﺴﺨﯿﺮ ﻣﯽﮐﻨﺪ. ﯾﻌﻨﯽ ﻫﻤﺎﻥ

ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﻟﺖ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﻧﺨﺒﮕﺎﻥ ﻭ ﻫﻮﺵﻫﺎ ﺧﺎﻟﯽ ﻣﯽﺷﺪ، ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺷﺮﮐﺘﻬﺎﯼ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺗﯽ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺩﻗﯿﻖﺗﺮﯾﻦ ﻣﺤﺎﺳﺒﺎﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﻣﯽﻓﺮﻭﺧﺘﻨﺪ.

ﺷﺎﻩ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﺧﺰﺍﻧﻪ ﺭﺍ ﺁﮔﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻭﻗﺘﺶ ﭘﻨﺠﻪ ﺩﺭ ﭘﻨﺠﻪﯼ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺗﻮﻟﯿﺪﮐﻨﻨﺪﻩﯼ ﻧﻔﺖ ﺷﻞ ﯾﻌﻨﯽ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺑﯿﻨﺪﺍﺯﺩ. ﺍﮔﺮ ﻗﯿﻤﺖ ﻧﻔﺖ ﺑﻪ ﺯﯾﺮ 45 ﺩﻻﺭ ‏(ﯾﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺣﺪﻭﺩ) ﺑﺮﺳﺪ، ﻧﻔﺖ ﺷﻞ ﻏﯿﺮ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺪﺕ ﻧﺴﺒﺘﺎً ﻃﻮﻻﻧﯽ ﻧﻔﺖ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺑﻔﺮﻭﺷﻨﺪ ﺍﯾﻦ ﺻﻨﻌﺖ ﻭﺭﺷﮑﺴﺖ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ.

ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﺳﻌﻮﺩﯼ ﯾﮏ ﻫﺰﺍﺭ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﺩﻻﺭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺛﺮﻭﺕ ﻧﻘﺪ، ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻨﯿﻦ ﺭﻭﺯ ﻣﺒﺎﺩﺍﯾﯽ ﺫﺧﯿﺮﻩ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻦ ﯾﮏ ﻫﺰﺍﺭ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﺩﻻﺭ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﺑﺸﻮﺩ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎﯼ ﺷﺎﻩ ﭘﯿﺸﯿﻦ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﻫﻢ ﻧﻘﺶ ﺑﺮ ﺁﺏ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﻧﻔﺖ ﺷﻞ ﻧﺠﺎﺕ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽﮐﻨﺪ.

ﺟﻨﮓ ﯾﻤﻦ، ﺑﺎﺗﻼﻗﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﻭﻟﺖ ﺟﺪﯾﺪ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﺗﺤﺮﯾﮏ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﻭﺍﺭﺩ ﺁﻥ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﻫﺰﯾﻨﻪﯼ ﺧﺰﺍﻧﻪﯼ ﺧﻮﺩ ﻣﯽﮐﻨﺪ. ﺍﯾﻦ ﺟﻨﮓ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﭘﺎﺷﺎﻩ ﻓﻘﯿﺪ ﺭﺥ ﻣﯽﺩﻫﺪ. ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻧﻪﺍﯼ ﮐﻪ ﻣﻘﺎﻣﺎﺕ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﭼﻨﺪ ﺟﻮﺍﻥ ﻧﺎﭘﺨﺘﻪ ﺍﻣﻮﺭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﮔﺮﻓﺘﻪﺍﻧﺪ. ﯾﻤﻦ ﺭﺍ ﻭﯾﺘﻨﺎﻡ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻋﺮﺏ ﻣﯽﻧﺎﻣﻨﺪ.

ﻣﻊﺍﻟﻮﺻﻒ ﺷﺎﯾﺪ ﺟﻨﮓ ﯾﻤﻦ ﭘﺘﺎﻧﺴﯿﻞ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻥ ﺍﯾﻦ ﺛﺮﻭﺕ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻟﺬﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺍﻣﻨﻪﯼ ﺟﻨﮓ ﻭﺳﯿﻌﺘﺮ ﺷﻮﺩ. ﺩﺭﺳﺖ ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﺤﺒﻮﺣﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺎﺟﺮﺍﯼ ﺟﺪﻩ ﻭ ﺧﺒﺮ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﺑﻪ ﺩﻭ ﻧﻮﺟﻮﺍﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ. ﺧﺒﺮﯼ ﮐﻪ ﺗﺎﺑﺤﺎﻝ ﮔﺰﺍﺭﺵﻫﺎﯼ ﺿﺪ ﻭ ﻧﻘﯿﻀﯽ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.ظا ﻫﺮﺍً ﺍﯾﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺩﺭ ﺍﯾﺎﻡ ﻋﯿﺪ ﺭﺥ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ.

ﺩﺭﺳﺖ ﺩﺭ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﻘﺎﻣﺎﺕ ﻭﺯﺍﺭﺕ ﺧﺎﺭﺟﻪﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺳﺮﮔﺮﻡ ﻣﺬﺍﮐﺮﻩ ﺩﺭ ﻟﻮﺯﺍﻥ ﺑﻮﺩﻩﺍﻧﺪ ﯾﺎ ﺣﺘﯽ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﻗﺒﻞ ﺁﻥ ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﻋﯿﻦ ﺣﺎﻝ ﻣﮑﺘﻮﻡ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭ ﺗﻔﺎﻫﻢﻧﺎﻣﻪﯼ ﻫﺴﺘﻪﺍﯼ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ.

ﺍﯾﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻭﺍﺟﺪ ﭼﻨﺪ ﻭﯾﮋﮔﯽ ﺗﺤﺮﯾﮏﺁﻣﯿﺰ ﺍﺳﺖ. ﺩﻭﮔﺎﻧﻪﯼ ﺷﯿﻌﻪ – ﺳﻨﯽ، ﺩﻭﮔﺎﻧﻪﯼ ﻋﺮﺑﯽ – ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ، ﻭﻗﻮﻉ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﺟﻨﺴﯽ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺳﻔﺮ ﻣﺬﻫﺒﯽ، ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﻧﻮﻋﯽ ﺍﻧﺤﺮﺍﻑ ﺟﻨﺴﯽ، ﮐﻪ ﻣﺠﻤﻮﻉ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺟﺎﻣﻌﻪﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﻣﻠﺘﻬﺐ ﻣﯽﮐﻨﺪ. ﺍﯾﻦ ﺧﺒﺮ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﮔﺴﺘﺮﺵ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽﮐﻨﺪ. ﺍﺟﺎﺯﻩﯼ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎﯼ ﺯﺍﺋﺮﺍﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺩﺍﺩﻩ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ .

ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺁﯾﻪﺍﻟﻠﻪ ﺟﻨﺘﯽ ﺍﻣﺎﻡ ﺟﻤﻌﻪﯼ ﮐﻬﻨﺴﺎﻝ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺑﺎ ﺗﺒﺮﯾﮏ ﻣﺮﮒ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﺟﺮﻗﻪﯼ ﺍﻭﻝ ﺭﺍ ﺯﺩﻩ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺗﺤﺮﯾﮏ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ .

ﺁﯾﻪﺍﻟﻠﻪ ﺟﻨﺘﯽ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﺗﺮﯾﺒﻮﻥ ﻣﺪﺍﻓﻊ ﺩﺭﺟﻪ ﺍﻭﻝ ﻣﺤﻤﻮﺩ ﺍﺣﻤﺪﯼﻧﮋﺍﺩ‏( ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺑﻨﺪ 4 ﺍﯾﻦ ﻧﻮﺷﺘﻪ) ﺑﻮﺩ. ﻫﻢ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺭﺳﺎﻧﻪﻫﺎﯼ ﺍﺻﻮﻟﮕﺮﺍﯾﺎﻥ ﻭ ﺑﺮﺧﯽ ﺗﺮﯾﺒﻮﻥﻫﺎﯼ ﻧﻤﺎﺯﺟﻤﻌﻪ ﻫﯿﺰﻡﺑﯿﺎﺭ ﺍﯾﻦ ﻭﺍﻗﻌﻪﯼ ﻣﺸﮑﻮﮎ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ ﻭﺩﺭ ﺻﻔﺤﺎﺕ ﻣﺠﺎﺯﯼ ﻣﻮﺝﻫﺎﯼ ﺿﺪ ﻋﺮﺏ ﻭ ﺿﺪ ﺣﺞ ﻭ ﻏﯿﺮﻩ ﻭ ﻏﯿﺮﻩ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺗﺼﺎﻋﺪﯼ ﺩﺍﻣﻦ ﺯﺩﻩ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ، ﺑﺴﺎﻥ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺟﻨﮕﻬﺎﯼ ﺣﯿﺪﺭﯼ- ﻧﻌﻤﺘﯽ ﺭﻭﺍﺝ ﺩﺍﺷﺖ

ﺩﺭﮔﯿﺮﻭﺩﺍﺭ ﺍﯾﻦ ﺗﻮﻃﺌﻪ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ .

ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﭘﺮﻭﮊﻩ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﻫﺪﻑ ﺍﺻﻠﯽ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺛﺮﻭﺕ ﻫﺰﺍﺭﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﺩﻻﺭﯼ ﻧﻘﺪ ﺁﻥ ﮐﺸﻮﺭ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻧﻔﺖ ﺷﻞ ﻧﺠﺎﺕ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﺪ. ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﺻﺪﻫﺎ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﺩﻻﺭ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺛﺮﻭﺕ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭﺑﻘﯿﻪ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﺷﺪ . ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺛﺮﻭﺕ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺍﻻﻥ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺧﻂ ﻣﻘﺪﻡ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑﺎ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ ﮐﺸﻮﺭ ﻣﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪﺍﻧﺪ. ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺳﺮﻧﺦﻫﺎﯼ ﻣﻬﻤﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺍﯾﻨﻬﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻫﺎﺷﻤﯽ ﺭﻓﺴﻨﺠﺎﻧﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﻠﮏ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺑﺎﯾﮑﻮﺕ

ﻧﻤﻮﺩﻩﺍﻧﺪ.

ﺍﯾﻦ ﯾﮏ ﺟﻨﮓ ﻧﻔﺘﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺷﮑﻞ ﻣﻤﮑﻦ ﻃﺮﺍﺣﯽ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﻧﻔﺖﺧﯿﺰ ﺍﻭﭘﮏ ﻭ ﻏﯿﺮﺍﻭﭘﮏ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﺑﺰﻧﺪ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺯ ﺷﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﻼﺹ ﻧﻤﺎﯾﺪ.

چه کسی به فریاد دانش آموزان پیش ساخت خرمشهر خواهدرسید؟

با سلام

از آنجا که جایگاه علم مشخص است و آموزگار و دانش آموز از حرمت ویژه ای برخوردار اند ، جای بسی تعجب و تاسف است که سالهاست سایت آموزشی کوی سوم خرداد خرمشهر - پیش ساخت (حد فاصل مدرسه دخترانه ام البنین (س) تا هنرستان کار و دانش حضرت رسول اکرم (ص) شاهد دریاچه مصنوعی آب و فاضلاب است .

کودکان معصوم باز هم صبح امروز با سوالی غم انگیز درس خود را شروع کردند 😔

آیا دادرسی هست دستان کوچک ما را بگیرد و به خانه دوم خود برساند؟ ؟؟؟😔

امروز راهی جز ورود با خودرو به درون آموزشگاه نبود ، مادری که سراسیمه غرق حیرت شده بود حیرت زده 20 متر مانده به درب مدرسه از راننده خودرویی که آمده بود فرزند علم آموزش را برساند خواهش کرد موجبات ورود فرزندش به مدرسه شود وآنجا بود که برای اولین بار ترس و گریه یک کودک 10 ساله را فقط به جرم رسیدن به کلاس درس وعلم آموزی دیدم😔

مانده ام چنین دلی دیگر چگونه تاب علم آموزی دارد؟ و باید چه علمی را فرا گیرد ؟؟...

باشد که عزمی به جزم آید و تلاشی مضاعف گردد و دادرسی پیدا شود و به امید روزی که دادرس اصلی ما هویدا شود و دستان این کودکان مظلوم خرمشهر را خود به گرمی بفشارد و علم را معنا بخشد .

انتصاب 8 بانو به سمت بخشداری در استان خوزستان،

انتصاب 8 بانو به سمت بخشداری در استان خوزستان،

به گزارش اداره کل روابط عمومی استانداری خوزستان، برای اولین بار هشت زن در استان خوزستان طی احکامی جداگانه  از سوی دکتر عبدالحسن مقتدایی استاندار خوزستان به عنوان بخشدار به شرح زیر منصوب شدند:

مریم عیوض زاده بخشدار مرکزی اهواز

سحراحمدی آرپناه بخشدار مرکزی لالی

اعظم شنبدی بخشدار مرکزی هندیجان

بلقیس حسینی بخشدار مرکزی ماهشهر

حمیده آلبوعشیره بخشدار مرکزی خرمشهر

بتول سعیدی زاده بخشدار مرکزی آبادان

لیلا مسحنه بخشدار مرکزی شهرستان شوش

معصومه خنفری بخشدار مرکزی کارون

همچنین افسون طیبی  به عنوان معاون اداره کل اتباع وامورمهاجرین خارجی منصوب شد.

خرمشهر نماینده بیدار میخواهد

ه آسمان نگاه کن.......

پیشگام در بیداری......

⌚️عقربه های ساعت را نگاه کن و از لحظه ها عبرت ببر...

۸٠ روز تا تعیین سرنوشت بیشتر نمانده.....

سکوت نکن فریاد بزن و خفته آدمیان شهر را بیدار کن....

خرمشهر مردمی میخواهد سرزنده و حقیقت جو و پیشگام ....

خرمشهر دیگر طاقت خفته انسانهای بیمار را ندارد....

برخیز و زمان را در دست بگیر تو در بیداری مردم پیشگام باش و قدمهایت را محکم بردار....

خرمشهر تو را فریاد میزند.....

پیر یا جوان

زن یا مرد

 فرق نمیکند ، آغازگر راهی باش که نسلهای بغض گرفته منتظر فریادش هستند. ....

زمان را دریاب و و عبرتی باش برای تمام نسلها.

انسانیت درجامعه ایرانی رو به احتضاراست

فیلم کوتاهی از حادثه رانندگی در کرمانشاه که در آن شاهد درگذشت شادروان دکتر صادقی -فوق تخصص جراحی عروق- نشر یافته بود را دیدم.در این کلیپ شاهد درخواستهای ملتسمانه این بزرگمرد از مردمان حاضر در صحنه تصادف هستیم که :((تو را به خدا من را به بیمارستان ببرید)).واکنش اطرافیان اما چیست؟؟!!تهیه فیلم از صحنه تصادف و تعریف حادثه برای یکدیگر!! این قضیه یک پیام را در خود مستتر دارد،پیامی که شاید نتوان آن را حتی در کتابی قطور گنجاند.این عکس العمل که در رخدادهای مشابهی مانند حادثه جنایت در خیابان سعادت آباد تهران نیز شاهدش بوده ایم نشان می دهد که اخلاق و انسانیت در جامعه ایران رنگ باخته است،جامعه ای که جاهلانه به خود نگاه برتر بودن دارد ،افتخاراتش را به گذشته های دور نسبت می دهد.جامعه ای که با سخن گفتن از مفاخری چون کوروش و بعضا نسبت دادن سخنان زیبا به او سعی در فریب دادن خود دارد.جامعه ای که در هر زمینه خود را بهترین در جهان می داند در مهربانی،نوع دوستی ،صداقت،تلاش و کوشش اما از مقایسه شفاف و علمی با جهان خارج رویگردان است.جامعه ای که نقطه ضعفهای بزرگ و انگشت نمای خود را انکار می کند یا به دخالت دستهای پشت پرده نسبت می دهد.جامعه ای که ادعای ورود و حضور در دنیای تکنولوژی و فضای مجازی را دارد اما از آن تنها به عنوان ابزار سرگرمی و یا کسب شهرت استفاده می کند.جامعه ای که آموخته نفاق ،دروغ و دورنگی تنها راه پیشرفت است و به خیال خام خود با دگرگونه نمایاندن خصوصیات خود سعی در التیام زخمهای متعفنی دارد که موجودتیش را هر روز بیشتر از روز قبل تهدید می کند.به راستی باید بر این جامعه گریست ،که از انسانیت خالی شده و از فضایل انسانی همچون صداقت،شجاعت،مهربانی ،احساس مسوولیت و به دنبال این گم گشته ها در جایی دیگر است.آنانی که شنیده اند :((هر شهروند یک خبرنگار))نخست باید بدانند برای شهروند بودن ،انسان بودن الزامی است و سپس می شود خبرنگار بود!در آتش سوزی یک خانه باید نخست سطل آبی بر آتش ریخت نه آنکه تصاویر آن را ضبط کرد!

آری انسانیت در جامعه ما در حال احتضار است!!!

خرمشهر ، دبی ، کدامیک ؟

خرمشهر ، دبی ، کدامیک ؟

💠نمیخوام سرتون رو بدرد بیارم و از گذشته ی طلایی و درخشان خرمشهر قبل از جنگ ناجوانمردانه تحمیلی ٨ ساله دشمن متجاوز بعثی و شرایط بی نظیر عروس بندرهای خاورمیانه ، نجف ثانی ، شهر فرهنگ و علم و ادب اطاله ی کلام کنم که همه این نوستالژی دردناک رو از حفظ هستیم ، میخوام تو حرفام بگم دبی چرا دبی شد و خرمشهر قبل از جنگ تحمیلی چرا خرمشهری شد که شهرداری تهران باید برای کار تبلیغاتی خودش صدقه بده به شهر بی صاحب کنونی و تنها شهر بی شورا باشه.

💠دبی در دهه ی ۶٠ و ٧٠ میلادی یک شهر کوچک و بدون هیچ گونه امکانات رفاهی و مسکونی بود و خرمشهر ( که نه مرکز استان بود و نه پایتخت ) دارای بزرگترین بندرتجاری خلیج فارس بود و مرکز واردات و صادرات کشور بود و آوازه ی این شهر در تمامی خاورمیانه و غرب آسیا پیچیده بود ، چه شد که به جایی رسیدیم که شهرداری تهران باید زباله های شهری رو جمع کنه و بنرهای تشکر از شهردار تهران در جای جای شهرشهیدان دیده شود.

💠چه شد که برای کوچکترین مورد بیماری مجبور به طی مسافت ٢٠ کیلومتری به آبادان و ١١٠ کیلومتری به اهواز شدیم.

💠چه شد که بزرگترین بندر تجاری ایران ، امروز هیچ نشانی از گذشته ی پرافتخار خود ندارد.؟

💠چه شد که نخبگان خرمشهری مجبور به ترک وطن شدند و در تهران سکنی گزیدند.

💠چه شد؟واقعا چه شد؟

وبینار چیست؟

وبینار چیست؟

  آموزش فراگیر همواره از آرمان‌ها و ایده‌آل‌های بشر بوده که برای رسیدن به آن تلاش‌های زیادی کرده است. با ظهور اینترنت و گسترش اطلاعات این امر تا حدودی محقق شد. «وبینار» از دل این نیاز و در سایه ظهور اینترنت و گسترش اطلاعات سر بر آورد تا شاید عدالت آموزشی را به ایده‌آل‌هایش نزدیک‌تر سازد. وبینار به کسانی که به دلایل مختلف امکان شرکت در دوره‌های آموزشی و سمینارهای آزاد را ندارند،کمک می‌کند به‌صورت آنلاین به آن‌ها دسترسی داشته باشند.

آنچه وبینار نیست

وبینار (webinar) واژه جدیدی است که ظهور آن به بیست سال اخیر باز می‌گردد و ترکیبی از دو مفهوم وب (web) و سیمنار(seminar)  است. برای درک جایگاه این پدیده در ایران،ابتدا بهتر است بگوییم چه چیزی وبینار نیست. با اینکه در ایران وبینارهای استاندارد زیادی برگزار شده و می‌شود اما اغلب، فایل‌های آفلاین آموزشی را وبینار می‌پندارند.در حالی که وبینار، تنها‌و‌تنها یک وضعیت آنلاین و تعاملی است، درست مانند یک کلاس واقعی.

  

تفاوت وب‌کنفرانس با وبینار

«وب‌کنفرانس» موضوع دیگری است که مفهوم آن با وبینار مخلوط شده است. به وضعیتی که در آن عده‌ای در مکانی جمع می‌شوند و سخنان کسی را که در آن محل حضور ندارد، از طریق ویدئو مشاهده می‌کنند؛ بدون هیچ تعامل و مشارکتی، وب‌کنفرانس گفته می‌شود. اما در وبینار مخاطبان و سخنران آنلاین هستند و درس و بحث، مشارکتی و تعاملی پیش می‌رود.

موضوع وبینار

وبینارها معمولا در سه موضوع آموزشی، انگیزشی- ‌ترویجی و ارتباطی برگزار می‌شود وبرگزارکنندگان،موضوع را بسته به سیاست‌های خود، هنگام هدف‌گذاری و تعیین استراتژیانتخاب می‌کنند. در ایران بیشتر وبینارها با موضوع آموزشی برگزار می‌شود.

 وبینار موفق/ وبینار استاندارد

تعداد کاربران آنلاین‌و امتیاز مخاطبان به نظرسنجی،از شاخص‌های موفقیت یک وبینار به‌شمار می‌رود. نقش سخنران را نیز نباید نادیده انگاشت چرا که نوع ورود او به بحث است که کاربر را علاوه بر نگه داشتن در وضعیت آنلاین، به شرکت فعال در مباحث، مایل می‌سازد.سودآوری و درآمدزایی نیز دیگر شاخصه یک وبینار استاندارد و موفق محسوب می‌شود.

 

وبینار کجاست

در یک وبینار،قرار نیست هیچ اتفاق عجیب‌و‌غریبی بیفتد.پانزده دقیقه پیش از شروع وارد سیستم می‌شوید. هر وبینار یک مجری (معرفی‌کننده) و دو پشتیبان دارد.

مجری، ملاحظات و مسائل فنی را بیان می‌کند تا یک وبینار، خوب و باکیفیت و از همه مهم‌ترسالم باشد، چون «چت‌باکس»، باز است و ممکن است عده‌ای با هدف هک وارد وبینار شوند. پس از سخنان مجری، استاد بحث خود را آغاز می‌کند. پشتیبان آموزشی و پشتیبان فنی  - برای مدیریت مشکلات محتوایی و فنی - نیزدر طول برگزاری وبینار حضور دارند و می‌توانید مواردی را که پیش می‌آید با آن‌ها در میان بگذارید. درپایان وبینار، فایل ویدئویی جلسه در قالب یک لینک آفلاین برای شما ارسال می‌شود.

 

برگزارکنندگان وبینار بخوانند

مشکلات فنی ازجمله قطع اینترنت هنگام برگزاری وبینار، سبب شده کاربران زیادی از آموزش آنلاین صرف‌نظر کنند. اما مهم‌ترین دلیل مشکلاتی از این دست نه به خود وبینار که به ضعف برگزارکنندگان آن باز‌می‌گردد. آن‌ها تنها به آموزش‌های اولیه نرم‌افزار اکتفا می‌کنند،درصورتی که برای برگزاری یک وبینار استاندارد باید دانش برگزاری را به طور کامل کسب کرد نه حداقل‌ها را. در غیر این صورت وبینار به‌گونه‌ای برگزار خواهد شد که جایگاه و اهمیت آن را برای همیشه در ذهن مخاطب مخدوش خواهد کرد.

مطالبه گری راه رسیدن به شکوفایی است.

انسان چیزی جز حاصل تلاش خود نخواهد یافت.

 

چنین مردمی خود را سازمان و نظم می دهند و با تلاش خود جامعه و کشورشان را می سازند و ثمره ی تلاششان را می چشند.               

متأسفانه پس از تأسیس دولتها بخصوص در جهان سوم و بویژه در کشورمان، انتظار سامان و انجام همه ی امور و بدست گرفتن خرد و کلان مسائل از دولت و مؤسسات آن به غلط نهادینه شد.

در اروپا و آمریکا و ژاپن و بسیاری دیگر از کشورهای آسیایی و حتی آفریقایی ، با راه اندازی سازمانهای مردمی و بخشهای تعاونی و خصوصی قوی و تأثیرگذار ، بتدریج بدنه ی دولتها کوچک وسبک گردیده و بسیاری از وظایف آن به مردم واگذار گردید.

درکشور ما نه تنها دولتها اراده ی واقعی برای مشارکت جدی مردم را به نمایش نگذاشتند بلکه برخلاف آن تصدی گری و حتی رقابت با بخشهای مردمی را در کلیه ی شؤون اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی ، سرلوحه ی کار خود قرار دادند.

در نبود حضور سازمان یافته ی مردم و نخبگان آنان و عدم پرسشگری و مطالبه و نظارت سازمان یافته ، حتی بسیاری از نمایندگان مردم نیز خوی حکومتی و دولتی یافته و بدون نیاز به پاسخگویی به موکلان ، خود را فعال مایشاء دیده اند.

در چنین شرایطی تنها راه باقیمانده ، حضور سازمان یافته، پرسشگرانه ، مطالبه گر و نظارتی مردم است که می تواند موتور محرکه ی اجتماع برای رسیدن به اقتصاد و فرهنگی شکوفا و جامعه ای پرنشاط گردد.

حق پارکینگ شلمچه از زائران به چه قیمتی؟ چرا؟؟؟؟؟؟

این روزها مرز شلمچه شاهد سیل جوشان و خروشان عاشقان امام حسین (ع) است که رهسپار کربلایند.

به راستی به عنوان یک ایرانی شیعه و عاشق حسینی برای رفاه این عزیزان چه کرده ایم، با یک بررسی ساده می توان دید که
 برخی ها به جای ادای دین در حال بهره برداری و سوء استفاده از این خیل عظیم هستند. اگر سری به مرز بزنید می بینید که بسیاری از مردم عاشق  بدون هیچ چشم داشتی در حال خدمت رسانی به زائران هستند اما برخی هم از این موقعیت استفاده کرده و تا می توانند از خستگی زائران سوء استفاده می کنند و به دنبال منافع مالی خود هستند.

ابتدا از مسئولان باید پرسید مگر ما ایرانی عاشق حسین نیستیم چرا برای پارک کردن ماشین زائران آنهم از یک زمین بلا استفاده خاکی روزانه 5 هزار تومان اخذ کرد که هر ماشین که لااقل 10روز در آنجا باشد 50هزار تومان باید پرداخت کند .
این پول به کجا می رود؟ چرا باید نرخ کرایه ماشین ها را چندین برابر کرد مگر فرق ما با عراقی های جنگ زده چیست که زائران ایرانی را از لب مرز تا بصره بصورت رایگان انتقال می دهند و هیچ حقی هم برای خود قائل نیستند.

چرا باید وزیر کشور رسماً اعلام کند که کرایه اتوبوس ها ی زائران 2 برابر می شوند مگر چه اتفاقی افتاده به جای اینکه با عشق به زائران خدمت کرد باید آنها را تلکه کنیم؟

اگر بهانه ترافیک و برگشت خالی است که این منطق کاملاً رد شده است چرا که خیلی از زائران اکنون در حال برگشت هستند.

فرماندار محترم خرمشهر و مسئولان محترم منطقه آزاد شما که بهترین امکانات را در اختیار زائران قرارداده اید آیا ارزش این پول پارکینگ چقدر است که تمام زحماتتان را پایمال می کنید. ببینید که مردم جنگ زده عراق چگونه از نان شب خود می گذرند و در حال خدمت رسانی به زائران هستند.

نمونه آن خانمی بود که پس از بازگشت از کربلا تقاضای 500 هزارتومان از آن می شود که به مقصد شیراز  برسد چرا باید اینگونه از زائر خسته ای که به عشق حسین به کربلا رفته سوء استفاده کرد.

کشور عراق برای زوار از بصره تا نجف ماشین به صورت رایگان گذاشته است آنوقت ما به شهروندان خود رحم نمی کنیم ؟؟!!

اگر مسیر بصره تا کربلا را ببینید و خدمت رسانی و سخاوت و کرم مردم جنگ زده و شیعه آن منطقه را شاهد باشید به حال خود باید افسوس بخوریم که ما به کجا کشیده شده ایم.

و به مردمانی که همیشه طلایه دار عشق حسین بوده اند چه شده که حال باید با عاشقان حسین فقط با نگاه مادیات نگریست کمی تامل!!