مطالب وخبرهای فرهنگی هنری اجتماعی وسیاسی

سیاست حذف تا به کی ؟؟


این روزها بحث حذف عادل فردوسی پور از برنامه نود داغ است .آنهم در رسانه ای به اصطلاح ملی که متأسفانه در یک بررسی کوتاه می‌توان متوجه شد که رسانه ای است که بر باب میل و سلیقه برخی مدیران ارثی این سازمان می چرخد وآنچنان هم ملی نیست. اما در این سال‌های متمادی افراد زیادی بودند که چون برخلاف میل و مراد همین مدیران ارثی که سازمان را ارث و میراث خود می‌دانند عمل کردند به اجبار از صفحه این رسانه حذف شدند .واقعا این سیاست تمسخر گونه حذف تا به کی ادامه می‌یابد ؟چگونه است که مدیری تازه به دوران رسیده از دوران بلوغش همیشه در پست‌های مدیریتی گمارده می شود؟ آیا به غیر از این است که دارای ژن برتر است؟ به راستی از طفولیت مدیر بودن چه حسی دارد !!شما در کجای دنیا دیده اید که سازمانی برای نیرویش سال‌های متمادی سرمایه گذاری کند و آن نیرو نیز به نحو شایسته پاسخ این سرمایه‌گذاری را بدهد به طوری که نه کارشناسان خبره آن سازمان و نه مردم نتوانند از توانمندی آن نیز چشم پوشی کنند اما همین مدیران کج سلیقه و تشنه قدرت به راحتی و با نادیده گرفتن سلایق مردم و تنها به دلیل حسادت و خود کوچک بینی و نگاه سیاسی دستور به حذف برخی از مجریان رسانه بدهند و جالب تر از آن پشتوانه قوی این مدیران است که همچون سال‌های گذشته  نگاه مردم برایشان ارزشی ندارد و فقط حفظ جایگاه خود اولویت سیاست هایشان بوده وهست .اگرسکوت در برابر جنایت‌های برخی مسئولان به بهای بقای یک مجری است پس بهتر که آن مجری نباشد .اگر پیراهن به روی شلوار انداختن و به دروغ و تظاهر و ریش گذاشتن و در صف اول نماز ایستادن بهای بقای یک مجری است پس بهتر که نباشد زیرا من به چشم خود دیده ام مدیران کل و معاونانی که چه جنایت‌ها کردند اما با ظاهرسازی همیشه در صف اول پست ها و مدیریت‌ها بودند. از یک طرف رهبر انقلاب می‌گوید جذب حداکثری و دفع حداقلی اما سیاست این سازمان به اصطلاح ملی شده است حذف حداکثری و جذب حداقلی آنهم در چهارچوب ژن برتری .
کاش میدانستید که نگاه مردم نسبت به سیاست های غلط دهه ۵۰ شما چیست؟ هرچند میدانید اما نگاه میراث گونه شما مجال ارزش قائل شدن به خواسته مردم را نمیدهد.
این نیز بگذرد.... 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدی شمخانی

زن یعنی یک دنیا حرف نه سکوت

#زن 

یک زن نباید تو خیابون بلند بخنده چون زنه 

یک زن نمیتونه وقتی دلش میگیره از خونه بره بیرون چون زنه و ..... 

این بخش کوچکی از اجحاف در حق زنانی جامعه ایرانی که لیاقت ها و جسارتهاشون در خیلی از امورات از مردهایی که جزبا اختلاس ،دزدی، سوء مدیریت ،رانت خواری و....مملکت رو به ناکجا آباد کشوندن وادعای فهم و شعورشون میشه بیشتر اما افسوس...... 

کاش توی این روز به جای تبریک گفتن به زنان جامعه من 

 به افکار و عقایدشون احترام گذاشته بشه و حرفهاشون شنیده بشه...

به امید آن روز که دیر نیست ....

#هستی_شمخانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدی شمخانی

نامه ایی به دلبر

دلبر این روزا یکم بیشتر دلشوره دارم

 یکم بیشتر نگرانم این روزا هوا بس ناجوانمردونه سرد است

 تو یکم بیشتر مراقب خودت باش 

اون لباس خوشگلای بافتنیتو از طاقچه در بیار 

راستی مراقب دستکشات باش روی صندلی پارک دیوونه خونه جاشون نذاری اون انگشتای ظریف و کشیدت یخ نزنن 

دلبر این روزا که دوری ،دستام بس ناجوانمردونه یخ زدن 

چایی دم میکنم تو لیوان میریزم جوری لیوان و میچسبم که انگار دستای توِ

تو بالکن دو تا صندلی گذاشتم یکی واسه تو یکی واسه خودم 

هی به یادت میشینیم اونجا هی سیگار میکشیم 

این روزا انگار همه از دستمون خسته شدن از سیگار تو دستمون گرفته تا شما 

اما دلبر بعد تو دیگه هیچکس و هیچی مهم نیست

 بذار همه خسته شن .مهم تو بودی که گمونم توام خسته شدی 

دلبر,خستگیت که در رفت اگه یکم دلتنگ ما شدی یه سری به ما بزن 

یکی این گوشه کناریا منتظرته 

 من که میدونم برمیگردی از صندلی یخ زده ی پارک پرسیدم گفتن این روزا دلواپسی حتما برمیگردی 

اما دلبر دقت کردی این دنیا چه نامرده یه کوچولو ذوق نداشت مارو با هم ببینه 

حرف آخرمونم بزنیم بریم 

بعد از تو برای ما تابستونم بس ناجوانمردونه سرده

#هستی_شمخانی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدی شمخانی

جنگ قدرت جناح چپ و راست و سفره خالی مردم

بعضی وقتها فکر میکنم در دنیایی زندگی میکنیم که گویا فاصله ایی با قرون وسطی نداریم چرا که تبعیت کورکورانه و زود باوری در جامعه فراگیر شده هر روز به سازی میرقصیم و جاده را برای اربابان هموار میکنیم. به راستی جناح چپ و راست در جامعه ما چه تفاوتی دارد ؟آیا واقعا اصلاح طلب و اصولگرا معنا و مفهومی دارد یا یک بازی سیاسی و خیمه شب بازی برای بازی با افکار است؟آیا جناح راست به دنبال قدرت بخشی به مردم است یا جناح چپ؟ویا اینکه هردو بر یک سفره نشسته و خود بدنبال کسب قدرت و منافع خود هستند و سهم مردم از این سفره فقط نظاره گر بودن جدال دوجناح آنهم به شکل صوری برای کسب قدرت است. فیلمی لو رفته قدیمی از جمع به اصطلاح اصلاح طلبان رو ببینید که چگونه ماهیت هم دیگه رو زیر سوال میبرند و آن وقت ما میشویم سینه چاک آقایان...



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدی شمخانی

دخترک کار در سرزمین ثروت

تومثل التماس من میمونی

 نمیدانم چه باید گفت و داغ کدامین درد را باید گریست ، این تصویر در منتهی الیه تمام دردهای ماست دخترک کار، آرمیده در کنار سطل زباله در مملکتی که سیزده درصد کل ثروت جهان را داراست در بی تفاوتی نگاه رهگذران، کنار برجهای آسمانخراشی که ستونهایش بر تاراج هزار هزار میلیاردی بیت المال پی افکنده ، دخترکی که با دستهای کوچک و قلب بزرگش قهرمان روزگار مدرن ماست شاید واقعاً عصر قهرمان‌ها پایان گرفته‌. در اجتماع پلشتی که نمودارهای دینی و غیردینیِ انسان «خلیفة‌الله» ی اش به سوی دنیاطلبی میل گرفته‌ و ‌خزیده در پستوی زد و بندهای مالی و سهم خواهی ها، قهرمان دیرآمده‌ی مدرن، به لگد‌کوب ِ توده‌ها پرتاب شده و مجال نیافته که شیهه‌‌ی‌ درگلوماسیده را حتی به گوش ِ خواب‌هایش سر دهد. که با تنی پرزخم از اسب رویاهای شیرینش کنار خیابان بی کسی فرو افتاده و زباله ها برایش لالایی سر میدهند لعنت به ما که برای آزادی جنگیدیم تا توبرای تکه ای نان بجنگی و رویاهای لطیف کودکانه ات در چنبره زمخت زمانه کابوس شود بخواب ای دختر زیبای شرقی بخواب کنار برج و باروی بلند از خدا بی خبران ،که دست خدای تو روزی از آستینهایت بیرون میزند و انتقام اشکهایت را می گیرد ... حالا بخواب روی زانوی شقایق که در بیداری ِ تلخ ِ حقایق لااقل خواب بی مهری نبینی تو بخواب و ما همچنان به لالایی زمانه گوش میدهیم ما را ببخش اگر این تمام کاری است که برای رویاهای بر باد رفته ات از دستمان بر می آید.



۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدی شمخانی

خرمشهر قهرمان یا فلسطین اشغالی

سالهاست که مردم آبادان و خرمشهر مورد غضب دولتمردان قرار گرفته اند و هرزگاهی به بهانه های مختلف خنجری بر پیکره این دوشهر وارد می شود. اخیرا وزیر نفت خبری از اکتشاف نفت در جزیره مینو داده اما جالب آنجاست که جزیره مینو که زیرمجموعه خرمشهر است را به نام آبادان خطاب میکند. همه میدانند که سالهای سال است مردم آبادان خرمشهر در آرامش کامل  درکنارهم زندگی میکنند وهیچگاه اختلافی نداشته و نخواهند داشت. حتی زمانی که با بهانه های واهی کوی نیرو را در زمان نمایندگی آقای جزایری از خرمشهر جدا کردند مردم خرمشهر هیچ دلخوری از نمایندگان آبادان نداشتند و اجازه ندادند که دولتمردان که نامه های محرمانشان مبنی بر متفرق کردن مردم خوزستان درز پیدا کرد باعث تنش بینشان  شود و بهره برداری کنند. اما این روزها‌ صدای سناریوی دیگری به گوش می رسد آن هم جدایی جزیره مینو از خرمشهر . هرچند چندین سال است که از فقر مردم سوءاستفاده کرده اند و زمینهای مردم را به تارج برده اند برای چنین روزی تا با قیمتهای هنگفت به  بهانه منطقه آزاد واکتشاف چاه نفت  سودش را به جیب بزنند ومردم منطقه را فقیر و فقیرتر کنند. جناب آقای زنگنه شما که مقام عالیرتبه نظام هستید و در جایگاه وزیر نفت چگونه جزیره مینو را نمی شناسید؟ تاکی کینه ورزیتان را ادامه میدهید ؟ به خاطر دارم از دوران وزارتتان در دولت خاتمی و درگیریتان با مرحوم رشیدیان نماینده آبادان و جناب مطورزاده نماینده خرمشهر برای گاز رسانی به این دوشهر گفتید برایمان مقرون به صرفه نیست گاز به این دوشهر برسانیم اما چپاولتان از ثروت این دوشهر برای استانهای نور چشمی مقرون به صرفه بود وسالها مردم زجر کشیده این دوشهر را بی گاز گذاشتید. حال در آستانه چهلمین سالگرد انقلابی که هدفش دفاع از مظلومان بود اما درعمل شد کیسه داروغه برای چپاول و تاراج حق مظلومان سناریوی تفرقه بین مردم در سر می پرورانید. این حق مردم خوزستان نیست و سعی کنید تا دیر نشده نگاه و گفتارتان را اصلاح کنید و به همکاران و سناریو نویسان بگویید خوزستان و آبادان وخرمشهر خواهرزاده های ناگسستنی این مرزو بوم هستند و این مملکت هرچه دارد مدیون این استان است. پس تا دیر نشده حرفتان و خبرتان را اصلاح کنید ...



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدی شمخانی

هلاکت خوزستان در بی تدبیری مسئولان ملی و استانی

این روزها نام خوزستان همیشه در سرتیتر خبرهاست اما چه خبرهایی ؟روزگاری نام این استان در توسعه و پیشرفت و آبادانی می درخشید اما بی تدبیری مافیای قدرت این روزها نام این استان را در خرابی ،فقر،بیکاری،خشکسالی،گردوغبار،وسیل ونابودی سرتیتر خبرها کرده است.خوزستانی که در سالهای نه چندان دور سهم ۱۷ درصدی تولید ناخالص ملی را به خود اختصاص داده بود حالا به کمتر از ۱۱درصد رسیده است.همه میدانند زندگی در ایران به درآمدهای نفت،گاز،پتروشیمی وصنعت این استان وابسته است. سفره مردم ایران که البته دیگر سفره ایی نیست وآن سفره ناچیز باقی مانده، از درآمدهای خوزستان است. این استان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گندم،شکر،صیفی جات و برق درکشوراست که اگر در شرایط اضطرار صنعت برق این استان نباشد بسیاری از نقاط کشور با قطعی برق روبرو خواهند بود.اما افسوس این روزها خوزستان درگیر مافیای قدرت و منفعت طلبی برخی از مدیران و مسئولان شده. مسئولانی که هنگام انتخابات خود را خادم مردم میدانند اما بعد از آن بدنبال پرکردن جیبهای خالی مانده از بی عرضگی دوران جوانی و عقده های نداشته ها هستند که در دوران قبل از مسئولیت آرزویش را در سر می پروراندند. مسئولانی که با توهین به مردم فراموش کرده اند روزی برای یک رای چگونه دست بوس مردم بوده اند. اما تاکی سکوت تا کی نظاره گر بودن تاکی فریب وعده ها را خوردن وحال که نزدیک انتخابات است نمایش ها در خصوص مطالبه گری به اوج رسیده . بخدا دیگر این حناها رنگی ندارد و مردم آگاه از این هنرپیشگی ها هستند . البته هرچند هنوز مردمان بی ریایی پیدا میشوند که با دل ساده شان فریب این نمایش ها را می خوردند و این قدرت طلبان با سواستفاده به منافع خود میرسند و کار این میشود که اکنون خوزستان در حال نابودی است. به هر حال هیچکس در این استان فلک زده به فکر مردم  نیست و هرروز صدایی و خبری ناگوار از تعطیلی               کارخانجات،بیکاری،فقر،خودکشی،سرقت آب و.... میشود سرتیتر خبرهای ایران وجهان. واین بی تدبیری مسئولان باعث شده که پایتخت اقتصادی ایران همچنان به صورت مخروبه ایی نگاه داشته شود که مایه شرمساری است. شما در کدام شهر یا کشور شنیده اید که مردمانش آرزوی اقتصادو آبادانی ۵۰سال پیش خود را داشته باشند اما مردم خوزستان آرزوی رونق قبل از جنگ و انقلاب را با خود به یدک میکشند که مایه شرمساری برای مسئولان است ،کو  گوش شنوا .... اما در خصوص سیل اخیر که خود نیز گواه بی تدبری و سیاسی کاری مسئولان ملی و استانی است. سیل در چند روز گذشته مشکلات زیادی برای مردم خوزستان بخصوص روستاییان زحمتکش بوجود آورده از آوارگی  مردم تا تخریب منازل ،نابودی زمینهای کشاورزی و دامها و کشته شدن برخی از مردم . به راستی نمی شد جلوی این سیل را گرفت ویا این حرکت یک حرکت سیاسی بود. جالب است که سدها در کل دنیا مانع وقوع سیلاب می شوند اما در ایران سیل بوجود می آورند واین را باید در بی تدبیری مسئولان و سیاستهای پشت پرده انتقال آب کارون به بالا دست از جمله اصفهان جستجوکرد. در کل باید گفت وزارت نیرو ودولت به دنبال القای این موضوع است که آب در خوزستان زیاد است و مقدمات آن را از سرشاخه ها  فراهم کند.                      

آقای رییس جمهور و وزیر نیرو مطلع باشید که آه مردم زجر کشیده خوزستان که به قول بنیانگدار انقلاب دین خود را به اسلام و انقلاب ادا کردند گریبان شما را خواهد گرفت واین آرزو را با خود بگور خواهید برد که کارون همیشه زنده و خروشان را بخشکانید . همانطور که خلیج همیشه فارس با نام فارس زنده است کارون همیشه خروشان با نام خوزستان زنده خواهد بود . به امید آبادی مجدد خوزستان

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدی شمخانی

فریب مردم تا به کی؟

      


آیا خود را در مقابل این ملت زجر کشیده که قدرت را در طبق اخلاص گذارد و تقدیم شماکرد و شما را به مقام اعلا رساند و خود را اینگونه علیل و ذلیل کرد شرمنده نمی بیند. آیا هنوز هم مقصر وضع موجود را در تحریم امریکا و فعالیت گروه های ضد انقلاب که تقریبا همه جامعه را فرا گرفته میبیند، که اگر چنین است همچنان سر بر زیر برف باقی خواهد ماند تاوقت حسابرسی که چندان هم دیر نیست فرا رسد.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدی شمخانی

آسیاب به نوبت است...نوبت شماهم می رسد



دیروز دکتر زیبا کلام امروز دکتر حوریه دهقانشاد           

گل آقا کجایی که آقای ولایتی پزشک عمومی اطفال از زمانی که برمسند گرم ونرم دانشگاه آزاد تکیه داده تیغ برنده اخراج را دردست گرفته و هر استادی که بر وفق خواب خوشش نیست و نیم نگاهی با مراد سیاسی گونه اش همخوانی ندارد در اوج قضاوت ناعادلانه  از گردونه علم و دانشگاه حذف میکند. جناب پزشک عمومی براستی فکر میکنید هنوز در دهه ۵۰ هستیم .لطفا از خواب زمستانی برخیز و ببین نگاه جوانان و اصحاب علم و دانشگاه را . خود را چه فرض کرده ایی که اینگونه با شمشیری که به ناحق به دست گرفته ایی با اساتیدی که عمر وخانه و خانواده را باعشق با دانشجویان و جوانان این مرزبوم تقسیم کرده اند برخورد میکنی و میبرانی. آیا خود را داناتر و عاقل تر از دیگران میدانی؟؟                                             
دکتر دهقانشاد کسی است که به جرات حاضرم بگویم در علوم ارتباطات استادی کم نظیر واستادی دلسوز است که اگر نگاه و آراء دانشجویان را در صفحه ترازو قرار دهید بسیار سنگین تر از آرایی خواهد بود که شما بدست می آورید. او نه نیازی به درآمد مالی این دانشگاه که کارخانه پول سازی شما و همسفره ای های شماست دارد نه نیازی به کسب اعتبار او باعشق به دانشجو صداقت،شرافت وعلم ودانش می آموخت و هرگز ریاکار نبود واگر او را دراین سنگر حذف کنید بدانید که سنگر علم و دانش و باورهای او را در درونش شعله ورتر خواهید دید. کاش میتوانستید بجای حذف ترویج کنندگان علم و دانش لکه ننگ و سیاهی قتل دانشجویان بی گناه را بر اثر بی تدبیری شما و دوستانتان را از پرونده خود حذف کنید که این بخش کوچکی از قدرت طلبی شما و یاران شماست اما افسوس و صد افسوس .
به نقل از مرحوم آیت ا.. هاشمی رفسنجانی که فرمودند به مرحوم بهشتی گفته اند این همه تهمت های تلخ آزارت نمیدهند ایشان گفتند این آسیاب به نوبت است روزی نوبت توهم خواهد رسید. جناب دکتر این آسیاب به نوبت است....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدی شمخانی

شهری که مردمانش روی مین میخوابند و خواب صلح میبینند

‍ 

                                                                         

 آدمهایی را میشناسم که پیراهنشان بوی نفت میدهد و دستهاشان بوی باروت...آدمهایی که گرمند و داغ دیده اند...


پدرهایی را میشناسم که عکس پسرهاشان را نشان ماهیهای شط میدهند و از کارون سراغ گمشده شان را میگیرند.


هر روز مادری را میبینم که تمام دختران دم بخت محل را نشان کرده است برای تنها پسرش که با سربازها برنگشت...


ناخدایی را میشناسم که لنجش را کوسه ها خورده اند و مردی که دشداشه اش را باد برد...


جنگزده هایی که هنوز خانه به دوشند و آواره و باورشان نمیشود جنگ تمام شده...


آدمهایی که با دلهای دریایی به شط زده اند...


پسربچه هایی پیدا شدند که تفنگ بزرگتر از قدشان بود و فکرشان بزرگتر از کوچه ها ...


...و امروز پسربچه ها در راه خانه گم میشوند و فاضلابها بوی بچه میدهند و آب طعم فاضلاب....



دیده ام مردمی را که خاک رویشان نشسته و نفس میکشند...آدمهایی که سالهاست سنگر گرفته اند درون خودشان و کسی سراغی از آنها نمیگیرد...


 سرزمینی را میشناسم که  ترک دارد دیوارهای ترکش خورده اش و بمبهایش هنوز خنثی نشده اند...


 شهری که مردمانش روی مین میخوابند و خواب صلح میبینند...


شهری که در آن جنگ هنوز تمام نشده و مردهایش هنوز میجنگند...


جایی را بلدم که منطقه ممنوعه است نه آزاد و واقعیت در آنجا شکل دیگریست... 


شهری که جوانانش سالخورده شده اند و حقوق بازنشستگی میگیرند و به هنرمندانش هنر خانه نشینی یاد میدهند...


..‌.و میشناسم هنرمندانی را که هر شب سیمرغهایشان را به سیخ میزنند و کتابهایشان بوی کباب میدهد...،


خبرنگارانی را سراغ دارم که خبرهاشان را قورت میدهند و سیر میشوند...


شنیده ام شاعرانی را که پشت نخلها ناپدید میشوند و گاومیشها شیرشان را میدوشند..


 نام شهری را بلدم که قهرمانانش مفقودالاثرند و با آدمهایی نفس کشیده ام که فقط ریه هاشان از پالایشگاه سهم برده است 


شهری را زندگی کرده ام که نخلهایش سر ندارند و پای آدمهایش در خاک است...خاکی که بوی بهشت میدهد.



#طیبه‌نیک‌آزاد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدی شمخانی