انتصاب "استاندار بومی" در خوزستان ضرورت دارد


استان خوزستان در شرایط حساس مدیریتی و گام گذاشتن به عرصه جدید در یک سال مانده به پایان دولت اعتدال است.

این استان در تمامی عرصه های مدیریتی، خصوصا در مبحث استاندار، نشان داده که توانایی دارد از نیروهای بومی و نخبه خود استفاده کند و می تواند با بهره گیری از تجارب و کارکردهای مناسب افراد نخبه و شاخص استان به هدف های مناسب و تعالی دست یابد، در ساختار استان خوزستان که سرشار از منابعی همچون نفت، گاز، پتروشیمی، سدها، رودها و شرکت های کشت و صنعت نیشکر، شیلات و.... است، می توان با افرادی که شناخت از این شاخص ها و پتانسیل های استانی دارند بهتر به اهداف عالیه دست یافت.

انتخاب استاندار بومی از هرگونه شرایطی که در نظر بگیریم قابل قبول و مورد اقبال جمیع مردم استان است.

وزارت کشور با انتخاب استاندار بومی، به آنچه استانداران بومی گذشته در منطقه، به برنامه ریزی و ایجاد کلی نگری بر اهداف خود داشتند کمک بزرگی می کند، به این صورت که بومی نگری بر سطح کلان جامعه استان از نحوه ی زیستن اقوام گرفته تا چگونگی ارتباط با لایه های مختلف قومیتی به آنچه در شیوه مدیریت بومی است کمک خواهد کرد.

انتخاب "استاندار بومی" در جامعه استان خوزستان، بر شیوه زندگی مردم این منطقه و داشتن حس غرور از بومی نگری و ارزش گذاری به مردم حکایت می کند، نگاه بومی نگری و هویتی به منطقه خوزستان در چارچوب علومی مانند مردم شناسی و جامعه شناسی، به فردی احساس نیاز میکند که شناخت از کلیت این جامعه داشته باشد.

خوزستان ثابت کرده که میتواند با استفاده از آنچه در این استان و‌ نیروهای نخبه اش و توانایی بالقوه ای که دارد قدم در راستای سربلندی کشور و رشد و‌ توسعه اقتصادی داشته باشد.

استان خوزستان بارها نشان داده که در عرصه های مدیریتی و کلان جامعه می تواند در راستای اهداف کلی نظام قدم بردارد و انگیزه سازی و میل به رشد و تولید افراد نخبه استانی را در خود بپروراند.

مدیران و افراد با سابقه خوبی در این استان یافت می شود که وزارت کشور می تواند بر آنها اعتماد و سرمایه گذاری کند و حس غرور منطقه ای را به این مردم عطا کند.

نیروهای مجرب و متخصص و متعهد خوزستانی که سوابق فعالیت مدیریتی و اجرایی ارزشمند و قابل توجهی در کارنامه دارند، بسیار توانمند هستند و بدون شک انتخاب نیرویی از بین ایشان برای سکانداری استانداری امری میسر است. خصوصا این که با توجه به شرایط خاص استان، انتخاب استاندار بومی توانمند الزاما مفیدتر خواهد بود.

بدیهی است که انتخاب استاندار در حیطه اختیارات دولت است اما مناسب تر آن است که در انتخاب استاندار نماینده ولی فقیه و روحانیون موثراستان، نمایندگان منتخب مردم، تشکل ها و احزاب سیاسی حامی دولت، چهره های ملی اصلاح طلب خوزستانی محل مشورت باشند. 

بدون تردید بحران آب و مسائل مرتبط با انتقال آب، مشکلات محیط زیستی بویژه موضوع ریزگردها، بیکاری، ایجاد اشتغال، توسعه کشاورزی، بحران مهاجرت از استان، آسیب های اجتماعی، جذب سرمایه و مبارزه با فقر و فساد و تبعیض مسائل مهمی هستند که استاندار آتی خوزستان باید در چارچوب گفتمان اعتدال سیاست مشخص و راهبردی برای مواجه با آنان داشته باشد.

از سوی دیگر این برکناری ناگهانی استاندار سابق، پیام آشکاری برای منتخبین جدید و وکلای مردم خوزستان در مجلس و سنگ محکی جدی برای آنها در آستانه ی آغاز بکارشان است. 

هنوز یادمان نرفته که تیرماه سال گذشته طی یک فرآیند محرمانه و بدون اطلاع نماینده ولی‌فقیه استان و نمایندگان مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی دو گزینه برای استانداری فارس معرفی شد که باعث تصمیم به استعفای دسته جمعی نمایندگان فارس گردید.

بهرحال دولت و بخصوص شخص وزیر محترم کشور نشان داده در تصمیم گیری هایی از این دست چندان با نمایندگان هماهنگ نیست و نمایندگان جدید هم از همین آغاز وکالت خود بایستی جدی بودن خود در اصرارشان به انتخاب گزینه ی بومی را به دولتیان نشان دهند.

امید است وزارت کشور در نهایت با انتخاب استاندار بومی راه را برای توسعه هر چه بیشتر جامعه این استان فراهم کند.